پارت سوم رمان ایدل من
پارت سوم رمان ایدل من:
و گفت: خانم ا/ت و خانم لی و اقای چوی رستوران و اماده کنید و تزیینش کنید قراره مهمون های ویژه ای داشته باشیم
+و بقیه: چشم
رفتیم و کل کارارو انجام دادیم بعد از کلی کار یهو اعضای بی تی اس وارد شدن وای نزدیک بود غش کنم امروز روز خیلی خیلی خیلی عالی بود وایییییی
با خونسردی رفتم سمت اعضا
+: اقایون چی میل دارید؟
جیهوپ:ام ما یه کیک تولد بزرگ سفارش دادیم میشه بیاریش اونو؟
+: بله حتما اقای جانگ
رفتم کیک بزرگه رو براشون گذاشتم روی میز
+: چیز دیگه ای لازم ندارید؟
نامجون: خب اگه کاری داشتیم صدات میکنیم و به چه اسمی صدات کنیم؟
+: کیم ا/ت
نامی: اوکی مرسی
رفتم تو اشپز خونه یواشکی چند تا عکس ازشون گرفتم وای باورم نمیشد که اونا اینجان....
ادامه دارد....
ببخشید کم بود 😊
و گفت: خانم ا/ت و خانم لی و اقای چوی رستوران و اماده کنید و تزیینش کنید قراره مهمون های ویژه ای داشته باشیم
+و بقیه: چشم
رفتیم و کل کارارو انجام دادیم بعد از کلی کار یهو اعضای بی تی اس وارد شدن وای نزدیک بود غش کنم امروز روز خیلی خیلی خیلی عالی بود وایییییی
با خونسردی رفتم سمت اعضا
+: اقایون چی میل دارید؟
جیهوپ:ام ما یه کیک تولد بزرگ سفارش دادیم میشه بیاریش اونو؟
+: بله حتما اقای جانگ
رفتم کیک بزرگه رو براشون گذاشتم روی میز
+: چیز دیگه ای لازم ندارید؟
نامجون: خب اگه کاری داشتیم صدات میکنیم و به چه اسمی صدات کنیم؟
+: کیم ا/ت
نامی: اوکی مرسی
رفتم تو اشپز خونه یواشکی چند تا عکس ازشون گرفتم وای باورم نمیشد که اونا اینجان....
ادامه دارد....
ببخشید کم بود 😊
- ۲.۱k
- ۱۵ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط